|
عجیب حکایتی است! “عزیز” ترین ها – حسین(ع) و یوسف(ع) - از “گودال” و “چاه” به آسمان عزت رسیده اند . . . برچسبها: برچسبها: برچسبها:
چه کسی برای حسینم گریه میکند؟ هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم شهادت امام حسين عليه السلام و ساير مصيبت هاى او را به دختر خود، خبر داد؛ فاطمه عليهاالسلام سخت گريه نمود و عرض كرد: محرم شد نمی خواهی بیایی؟ الا ای صاحب قلبم کجایی؟ محرم شد نمی خواهی بیایی؟ خوشا آن شور و حال و اشک و آهت خوشا آن ناله های نینوایی خوشا بر حا ل تو هروقت که خواهی کنار تربت آن سر جدایی برچسبها:
کاروان می رسد از راه، ولی آه چه دلگیر چه دلتنگ چه بی تاب دل سنگ شده آب ، از این نالهی جانکاه زنی مویه کنان ، موی کنان خسته، پریشان، پریشان و پریشان شکسته ، نشسته ، سر تربت سالار شهیدان شده مرثیه خوان غم جانان همان حضرت عطشان همان کعبهی ایمان همان قاری قرآن ، سر نیزهی خونبار همان یار ، همان یار ، همان کشتهی اعدا. کاروان می رسد از راه ، ولی آه نه صبری نه شکیبی نه مرهم نه طبیبی عجب حال غریبی ندارند به جز ماتم و اندوه حبیبی ندارند به جز خاطر مجروح نصیبی ز داغ غم این دشت بلاپوش به دلهاست لهیبی به هر سوی که رفتند نه قبری نه نشانی فقط می وزد از تربت محبوب همان نفحهی سیبی که کشانده ست دل اهل حرم را. کاروان می رسد از راه و هرکس به کناری پر از شیون و زاری کنار غم یاری سر قبر و مزاری یکی با تب و دلواپسی و زمزمه رفته به دنبال مزار پسر فاطمه رفته یکی با دل مجروح و با کوهی از اندوه به دنبال مه علقمه رفته یکی کرب و بلا پیش نگاهش سراب است و سراب است دلش در تب و تاب است و این خاک پر از خاطره هایی ست که یک یک همگی عین عذاب است و این بانوی دلسوختهی خسته رباب است که با دیدهی خونبار و عزاپوش خدایا به گمانش که گرفته ست گلش را در آغوش و با مویه و لالایی خود می رود از هوش: «گلم تاب ندارد حرم آب ندارد علی خواب ندارد» یکی بی پر و بی بال دل افسرده و بی حال که انگار گذشته ست چهل روز بر او مثل چهل سال و بوده ست پناه همه اطفال پس از این همه غربت رسیده ست به گودال همان جا که عزیزش همان جا که امیدش همان جا که جوانان رشیدش همان جا که شهیدش در امواج پریشان نی و دشنه و شمشیر در آن غربت دلگیر شده مصحف پرپر و رفته ست سرش بر سر نیزه و تن بی کفن او، سه شب در دل صحرا رها مانده خدایا. برچسبها: ادامه مطلب
صدای خشک تو آب آورم کرد نسیم آب آبت پرپرم کرد نه اینکه قبل از این سقا نبودم خمارچشم تو سقا ترم کرد مقام خویش را پرسیدم ازیاس پرازگل نیلوفرم کرد خودم را فانی محض تودیدم شهادت محرم پیغمبرم کرد برچسبها:
السلام علیک یا برچسبها: ادامه مطلب
حسین علیه السلام همچون خورشیدی، قرنهاست که هر روز می درخشد و تازگی دارد ... افسوس از چشمهایی که تنها ده روز از سال ، از نورش بهره می برند
برچسبها:
محبت حسین علیه السلام از کیمیا بالاتر است ، چه اینکه کیمیا مس را تبدیل به طلا می کند؛ و محبت حسین علیه السلام ذغال وجود و قلب سیاه را تبدیل به چیز بسیار با ارزشی که قیمتی برایش متصور نیست ...
برچسبها:
مولای من !
جانم به فدایتان که تشنه لب به شهادت رسیدی ولی مشتاقان نور را سیراب عشق نمودی ...
برچسبها: فریاد بزن که کربلا ماتم نیست میراث حسین، درد و داغ و غم نیست هر کس که به ظلم تن دهد، آدم نیست
برچسبها:
دوست دارم هر چی دارم بدم به راه تو حسین
تا که سینه خیز بیام میون بین الحرمین
————————————
السلام ای وادی کرببلا
السلام ای سرزمین پر بلا
السلام ای جلوه گاه ذوالمنن
السلام ای کشته های بی کفن
————————————
کاش بودیم آن زمان کاری کنیم
از تو و طفلان تو یاری کنیم
کاش ما هم کربلایی می شدیم
در رکاب تو فدایی می شدیم
السلام علیک یا ابا عبدالله …
————————————
کربلا لبریز عطر یاس شد. . . .نوبت جانبازی عباس شد
————————————
دیباچه ی عشق و عاشقی باز شود
دلها همه آماده ی پرواز شود
با بوی محرم الحرام تو حسین
ایام عزا و غصه آغاز شود
————————————
نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز
دانشآموزان عالم را همه دانا کند
ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین
بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند
————————————
دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم
بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم
فردا که کسی را به کسی کاری نیست
دامان حسین اگر نگیرم چه کنم
—– ——————
گویند که در روز قیامت علمدار شفاعت زهراست . . . علم فاطمه دست قلم عباس است.
————————————
پرسیدم از هلال چرا قامتت خم است ؟
آهی کشید و گفت ماه محرم است…
————————————
باز محرم رسید، ماه عزای حسین
سینهی ما میشود، کرب و بلای حسین
کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه
تا که بگیرم صفا، من ز صفای حسین
————————————
فرشتهها از امشب صبوی غم مینوشن
دوباره اهل جنت پیرهن سیاه میپوشن
————————————
با آب طلا نام حسین قاب کنید
با نام حسین یادی از آب کنید
خواهید مه سربلند و جاوید شوید
تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد
————————————
باز محرم شدو دلها شکست از غم زینب دل زهرا شکست
باز محرم شد و لب تشنه شد از عطش خاک کمرها شکست
آب در این تشنگی از خود گذشت دجله به خون شد دل صحرا شکست
قاسم ولیلا همه در خون شدند این چه غمی بود که دنیا شکست
محرم ماه غم نیست ماه عشق است محرم مَحرم درد حسین است
————————————
هر دم به گوش می رسد آوای زنگ قافله ، این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله .
حلول ماه محرم ، ماه پژمرده شدن گلستان فاطمه تسلیت باد . التماس دعا
—————– ——————
نام من سرباز کوی عترت است ، دوره آموزشی ام هیئت است . پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار ، سر درش عکس علی با ذوالفقار . ارتش حیــدر محــل خدمتم ، بهر جانبازی پی هر فرصتم . نقش سردوشی من یا فاطمه است ، قمقمه ام پر ز آب علقمه است . رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است ، زینب آن را دوخته پس مشکی است . اسـم رمز حمله ام یاس علــی ، افسر مافوقم عباس علی (ع)
برچسبها:
جهان پرشور و ماتم شد همه دلها پر از غم شد بیا یا حضرت زهرا(س) ببین ماه محرم شد
برچسبها:
از زمین تا آسمان آه است می دانی چرا؟ یک قیامت گریه در راه است می دانی چرا؟
بر سر هر نیزه خورشیدی ست یک ماه تمام بر سر هر نیزه یک ماه است می دانی چرا؟
اشهد ان لا...شهادت اشهد ان لا ...شهید محشر الله الله است می دانی چرا؟
یک بغل باران الله الصمد آورده ام نوبهار قل هوالله است می دانی چرا؟
راه عقل ازآن طرف راه جنون از این طرف راه اگر راه است این راه است می دانی چرا؟
از رگ گردن بیا بگذر که او نزدیک توست فرصت دیدار کوتاه است می دانی چرا؟
از کجا معلوم شاید ناگهانت برگزید انتخاب عشق ناگاه است می دانی چرا؟
از محرم دم به دم هر چند ماتم می چکد باز اما بهترین ماه است می دانی چرا؟
برچسبها:
ای ساربان آهسته ران آرام جان گم کرده ام آخر شده ماه حسین من میزبان گم کرده ام
در میکده بودم ولی بیرون شدم چون غافلین ای وای ازین بی حاصلی عمر جوان گم کرده ام
پایان رسد شام سیه آید حبیب من ز ره اما خدا حالم ببین من مهربان گم کرده ام
ای وای ازین غوغای دل از دلبرم هستم خجل وقت سفر ماندم به گل من کاروان گم کرده ام
نعمت فراوان دادی ام منت به سر بنهادی ام اما ببین نامردی ام صاحب زمان گم کرده ام
من عبد کوی عشقم و من شاه را گم کرده ام آقا تو را گم کرده ام مولا تو را گم کرده ام
بنوشتم این نامه چنین با خون دل ای مه جبین اما ببین بخت مرا نامه رسان گم کرده ام
برچسبها: برچسبها: محبت حسین علیه السلام از کیمیا بالاتر است ، چه اینکه کیمیا مس را تبدیل به طلا می کند؛ و محبت حسین علیه السلام ذغال وجود و قلب سیاه را تبدیل به چیز بسیار با ارزشی که قیمتی برایش متصور نیست ...
برچسبها:
حسین علیه السلام همچون خورشیدی، قرنهاست که هر روز می درخشد و تازگی دارد ... افسوس از چشمهایی که تنها ده روز از سال ، از نورش بهره می برند
برچسبها: |
|
[ طراحي : قالب سبز ] [ Weblog Themes By : GreenSkin.ir ] |